نجلا

زنده ام به زنده موندنش.

نجلا

زنده ام به زنده موندنش.

فرق بهشت و جهنم

فردی از پروردگار درخواست نمود تا به او بهشت و جهنم را نشان دهد خدا پذیرفت .

 او را وارد اتاقی نمود که جمعی از مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند .

 همه گرسنه ، ناامید و در عذاب بودند . هرکدام قاشقی داشت که به دیگ می رسید. ولی دسته قاشقها بلندتر از بازوی آنها بود ، بطوریکه نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند !

 عذاب آنها وحشتناک بود . آنگاه خداوند گفت : اکنون بهشت را به تو نشان می دهم .

 او به اتاق دیگری که درست مانند اولی بود وارد شد . دیگ غذا ، جمعی از مردم ، همان قاشقهای دسته بلند . ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند .

 آن مرد گفت : نمی فهمم ؟ چرا مردم در اینجا شادند در حالیکه در اتاق دیگر بدبخت هستند ، باآنکه همه چیزشان یکسان است ؟

 خداوند تبسمی کرد و گفت : خیلی ساده است ، در اینجا آنها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند .

 هر کس با قاشقش غذا در دهان دیگری می گذارد ، چون ایمان دارد کسی هست در دهانش غذایی بگذارد .

 

« منبع : غذای روح - آن لاندرز »

 

این داستان . واقعیت دنیای ماست. فقط کافیست یاد بگیریم.

نظرات 1 + ارسال نظر
الناز یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 23:10 http://www.elipixxx.blogfa.com

من شیرینی میخوام
حالال قول قول ام قبوله
جالب بود کامیکا

شیرینی چی الناز خانم؟
شما باید شیرینی بدی. نه من .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد