نجلا

زنده ام به زنده موندنش.

نجلا

زنده ام به زنده موندنش.

دلتنگی

سلام.

بعد از چند ماه دوباره اومدم. آخه سرم شلوغ بود.

میدونی باز دوباره خسته شدم و دلم پر، باز اومدم تو اینترنت بچرخم دلم یکم وا شه.

دلم برای تنهایی هام تنگ شده، دلم برای تنها فکر کردنا، تنها راه رفتنا و ...

دیوونه ام دیگه. خودمم آخر موندم.

آدمی زاد هم ذاتش همینه دیگه ، همیشه دلش برای چیزی که نداره تنگ میشه.

قدر چیزایی رو که الان دارتش رو نداره.

حالا هم شده داستان من.

خر نشدن

سلام 

به دلیل داستان هایی که اخیرن برام اتفاق افتاده ، تصمیم گرفتم که دیگه الکی الکی خر نشم. 

 

دست مزن ! چشم ببستم دو دست.     

راه مرو !چشم، دوپایم شکست .

حرف مزن ! قطع نمودم سخن.            

نطق مکن !چشم ، ببستم دهن .

هیچ نفهم. این سخن عنوان مکن.        

خواهش نا فهمی انسان مکن.
لال شوم ، کور شوم ، کر شوم.             

لیک محال است که من خر شوم.